سلام استاد وقت بخیر. بنده ۲۴ ساله هستم و شغلی دولتی دارم. تقریباً ۲سالی هست برای ازدواج اقدام کردم ولی تا به حال موفقیت آمیز نبوده است. دلیل اصلی آن به نظر بنده طرز تفکر پدرو مادرم هست؛ به عنوان مثال از بیشتر جاهای شهر برای خواستگاری نمیروند، بسیار پیش آمدهه موردهایی پیشنهاد شده که خوب بودند ولی به خاطر آدرس منزلشون اقدام نکردند. اگر دخترخانمی پدر یا مادرش فوت شده باشه، خواستگاری نمیروند، اگر خونه اجاره ای داشته باشند دل چرکین میشوند. اگر تعداد فرزندان زیاد باشد، خواستگاری نمیروند. اگر شغل پدرشون خیلی خوب نباشد اقدام نمی کنند. یک سری تفکرات الکی و پوچ دیگر باعث شده تا الان حدود ۲سال و چند ماه هست که دنبال ازدواج هستیم ولی هنوز موفق نشدیم. این تأخیر در ازدواج همهی زندگی، اعمال دینی، اعتقادی و شغلی من را تحت الشعاع قرار داده است و اصطلاحاً حوصله بنده را از بین برده و اخلاق تندی پیدا کردم و زود ناراحت و عصبی میشوم. وقتی هم که با پدر و مادر صحبت میکنم که از نظر من مشکل نداره پدرشون فوت کرده و... قبول نمیکنند و آخرش به قهر و سرسنگینی میرسد و میگویند هرکاری میخواهی برو انجام بده. در مواردی بنده قصد خرید تلفن همراه با هزینه شخصی و یا خرید موتور سیکلت با هزینه شخصی خودم را داشتم ولی هربار با قهر و تندی مخالفت کردن و اختیاری از خود نداشتم. شغل پدرم راننده هست و تنها داراییمان منزلی دو طبقه در مکان متوسط شهر هست و پدرم سرمایه ای ندارند و خانواده ای مذهبی هستیم. ممنون میشم بنده را راهنمایی کنید که چه اقدامی انجام بدهم؟ تشکر.